روزی ز پی گلاب می گردیدم
روزی ز پی گلاب می گردیدم
روزی ز پی گلاب می گردیدم
پژمرده عذار گل در آتش دیدم
پژمرده عذار گل در آتش دیدم
پژمرده عذار گل در آتش دیدم
گفتم که چه کرده ای که میسوزندت
گفتم که چه کرده ای که میسوزندت
گفتم که چه کرده ای که میسوزندت
گفتا که درین باغ دمی خندیدم
گفتا که درین باغ دمی خندیدم
گفتا که درین باغ دمی خندیدم